- مجادله 12
نَجواكُم صدقَةً ذَلِك خَيرٌ لَّكُم وأَطْهرُ فَإِن لَّم تَجِدوا فَإِنَّ اللَّه غَفُوررحِيم
(12 ) أَأَشْفَقْتُم أَن تُقَدموا بينَ يدي نَجواكُم صدقَاتٍ فَإِذْ لَم تَفْعلُوا وتَاب اللَّه
(13)علَيكُم فَأَقِيموا الصلَاةَ وآتُوا الزَّكَاةَ وأَطِيعوا اللَّه ورسولَه واللَّه خَبِيرٌ بِما تَعملُونَ
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد هرگاه با پيامبر نجوا مى كنيد پيش از -
نجوا صدقه اى تقديم بداريد اين [كار] براى شما بهتر و پاكيزه تر است و اگر
چيزى نيافتيد بدانيد كه خدا آمرزنده مهربان است ( 12 ) آيا ترسيديد كه پيش
از نجوا صدقه هايى تقديم داريد و چون نكرديد و خدا [هم] بر شما بخشود
پس نماز را برپا داريد و زكات را بدهيد و از خدا و پيامبر او فرمان بريد و
( خدا به آنچه م ىكنيد آگاه است ( 13
در آيه ي 12 امر به دادن صدقه قبل از گفتگوي خصوصي با محمد صادر
شده و بعد در آيه ي 13 اين حكم نسخ شده است. جالب است بدانيد كه
حكم دادن صدقه قبل از آنكه اجرا شود نسخ شد. اين آيات نشان مي دهد
كه اين حكم و نسخ آن كار فردي ناآگاه است يعني محمد نه خدا. اولا دادن
ماليات براي صحبت كردن با محمد، عملي ظالمانه و غير اخلاقي است.
مسئولين سياسي و فرهنگي بايد در اختيار مردم باشند نه اينكه با وضع
ماليات مردم را برانند و محمد هم رهبر سياسي بود و هم رهبر مذهبي. ثانيا
محمد اين حكم را وضع كرد و در ابتدا نمي دانست كه مردم زير بار اين
ماليات نمي روند. قبل از اجرا متوجه شد كه حكمي غير قابل اجراست و
زير بار نرفتن مردم هم موجب وهن خودش مي شود، بنابر اين حكم را لغو
كرد. در صورتيكه اگر از خدا بود اصلا چنين حكمي را وضع نمي كرد
چون از عواقب آن اطلاع داشت. در اين نسخ بهانه ي لزوم تدريجي بودن
حكم هم، براي توجيه نسخ، بكار نمي آيد.
No comments:
Post a Comment